آزادی مشروط فرصت و مجالی است که پیش از پایان دوره محکومیت به محکومان دربند داده میشود تا چنانچه در طول مدتی که دادگاه تعیین میکند از خودشان رفتاری پسندیده نشان دهند و دستورهای دادگاه را به اجرا گذارند از آزادی مطلق برخوردار شوند.
باید گفت که فکر ایجاد تاسیسی به عنوان آزادی مشروط زندانیان، به قرن نوزدهم میلادی برمیگردد. اعطای آزادی مشروط یک نوع گذشت و بخشش، کرامت و سخاوت مقامات قضایی محسوب نمیشود؛ بلکه یک نوع حقی است که قانونگذار به حایزین شرایط اعطا کرده و مرحلهای از اجرای روشهای اصلاحی و تربیتی محسوب میشود. آزادی مشروط را باید مرحلهای بین آزادی و زندان در نظر گرفت. وقتی مجرم نشان دهد که در راه اصلاح قدم برمیدارد با تقاضای او برای آزادی مشروط موافقت میشود. بدین ترتیب مجرم از زندان آزاد میشود اما آزادی او کامل نیست تا زمانی که در مدت آزادی مشروط نشان دهد که برای ورود به جامعه آماده است. این روش مزیتهای زیادی دارد؛ جدای از آنکه آزادی مشروط باعث کاهش جمعیت زندانیان و نیز کاهش هزینههای دولت میشود، تاثیر بسیار مثبتی بر عملکرد فرد زندانی نیز میگذارد و او ضمن تلاش برای تغییر در اخلاق و رفتار خویش، برای ورود به اجتماع آماده میشود.